به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با کناره گیری جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از رقابت های انتخاباتی، انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا وارد مرحله جدیدی شد، زیرا برخی ناظران انتظار دارند کامالا هریس، معاون رئیس جمهور در صورت تأیید نامزدی وی، بتواند با دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا که پس از ترور نافرجامش اقبال بیشتری به دست آورده است، رقابت کند.
کنوانسیون ملی حزب جمهوری خواه نامزدی ترامپ را تأیید و برنامه ریاست جمهوری وی را تصویب کرد که بر مبنای آن، رئیس جمهور سابق آمریکا در صورت بازگشت مجدد به قدرت و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بتواند به وسیله آن برنامه و خط مشی خود، سیاست خارجی مشخصی را به ویژه در قبال غرب آسیا، ایران و متحدانش اعمال کند.
دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ با خروج یکجانبه از توافق هسته ای با ایران، تحمیل قانون سزار بر سوریه و تحریک تظاهرات و هرج و مرج در لبنان و عراق همراه شد
در سند حزب جمهوری خواه بیش از یک بار کاهش تنش در غرب آسیا بیان و متعهد شده است، در کنار رژیم صهیونیستی بایستد. جمهوری خواهان بر تلاش برای بازسازی شبکه متحدانشان در منطقه تأکید می کنند. در این سند درباره برخورد با ایران نکته ای بیان و حتی درباره نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا یا برنامه موشکی آن تأکیدی نشده است.
برخلاف سایر مطالب سیاست خارجی سند که همان چارچوب قبلی دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ مدنظر است، درباره سیاست «فشار حداکثری» که ترامپ در دوران ریاست جمهوری اش در منطقه اعمال کرده بود، موضوعی قید نشده است. دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ با خروج یکجانبه از توافق هسته ای با ایران، تحمیل قانون سزار بر سوریه و تحریک تظاهرات و هرج و مرج در لبنان و عراق همراه شد.
حزب جمهوری خواه خود را در دفاع از امنیت آمریکا متعهد می داند و بایدن را متهم می کند که این کشور را دستمایه تمسخر جهانیان کرده است. بنابراین، سیاست خارجی جمهوری خواهان بر مبنای اعمال قدرت، بازسازی نقش ارتش و ائتلاف های آمریکایی، مقابله با چین و مبارزه با تروریسم شکل گرفت.
در حوزه خارجی، جمهوریخواهان عمدتاً بر چین تمرکز میکنند، تهدید چین را قابل توجه میدانند و به دنبال استقلال راهبردی از چین هستند. آنها متعهد میشوند تعرفه های گمرکی «محبوبترین کشور» چین را افزایش دهند، واردات کالاهای اساسی را متوقف کنند و مانع از خرید املاک و صنایع آمریکایی به وسیله چینی ها شوند.
ترامپ (بنا به اظهاراتش) به دنبال اعمال تعرفه های گمرکی بالا بر صنایع چین با هدف تشویق سرمایه گذاری چینی ها برای کار و تولید در داخل آمریکاست. بر این اساس، انتظار میرود ترامپ به همان سیاست قبلی خود در قبال چین بازگردد؛ زمانی که چینیها را مجبور به امضای قراردادی دوجانبه کرد که طبق آن چین متعهد شد سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار از آمریکاییها کالا خریداری کند. با وجود این، شییوع کرونا همه توافقات را به هم زد.
در سند جمهوری خواهان به نام روسیه و جنگ اوکراین پرداخته نشده است، اما ترامپ چندین بار متعهد شد به جنگ اوکراین پایان دهد. سند جمهوری خواهان بیش از یک بار به دنبال کاهش تنش در اروپا، متعهد به جلوگیری از جنگ جهانی سوم است و می گوید، جمهوری خواهان برای تقویت ائتلاف ها با اطمینان از اینکه متحدانشان به تعهدات برای سرمایه گذاری در دفاع مشترک عمل و برای بازگرداندن صلح تلاش می کنند، در اروپا تلاش خواهند کرد.
در بیانیه آخر، چیزی که ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری اش دنبال می کرد، احیا می شود؛ یعنی تعهد اروپایی ها به کمک های مالی تحمیل شده به آنها در قالب ناتو و کمک به بودجه ائتلاف به میزان دو درصد از بودجه ملی هر کشور.
سند جمهوری خواهان بیش از یک بار به دنبال کاهش تنش در اروپا، متعهد به جلوگیری از جنگ جهانی سوم است
به نظر میآید ویژگیهای دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ (در صورت پیروزی در انتخابات و رسیدن به کاخ سفید) شباهت زیادی به سیاست خارجی وی در دوره نخست دارد؛ یعنی تمرکز بر جنگهای اقتصادی و نه نظامی و اولویت دادن به تقابل با چینیها.
وی به دنبال تهدید اقتصادی و تلاش برای تفاهم با روس ها برای پایان دادن به جنگ اوکراین، فشار وارد کردن بر اروپایی ها و ناتو و درخواست از آنها برای پرداخت بدهی هایشان است.
در زمینه غرب آسیا به نظر می آید به دو دلیل ترامپ سیاست های قبلی را دنبال کند: